کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: مقتل


لحظات شهادت سیدالشهدا علیه السلام و احوال حضرت زینب (س)

درباره : روایت های روز عاشورا و شام غریبان
منبع : پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا ص ۲۶۰

حضرت زينب سلام الله‌علیها بعد از شهادت فرزند برادرشان عبدالله بن حسن در آغوش سیدالشهدا با علیه‌السلام دیدن جسارت‌هایی که به امام می‌شد دست بر سر گذاشتند و ناله زدند: « وَا أَخَاهْ وَا سَيِّدَاهْ وَا أَهْلَ بَيْتَاهْ لَيْتَ السَّمَاءَ أَطْبَقَتْ عَلَى الْأَرْضِ وَ لَيْتَ الْجِبَالَ تَدَكْدَكَتْ عَلَى السَّهْلِ[1].» ای وای برادرم، ای وای آقایم، ای وای همه خانواده‌ام! ای کاش آسمان بر زمین می‌افتاد؛ ای کاش کوه‌ها تکّه تکّه می‌شدند! سپس رو کردند به عُمَرِبنِ سَعد و فریاد زدند: يَا عُمَرُ! أَيُقْتَلُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ وَ أَنْتَ تَنْظُرُ إِلَيْه؛  واي بر تو اي عُمَرِسَعد! آيا اباعبدالله را مي‌‌كشند و تو نگاه مي‌‌كني؟ عُمَرِبنِ سَعد پاسخ نداد و به گزارشی اشک در چشمانش جاری شد؛ ولی روی خود را برگرداند


. عقیله بنی‌هاشم خطاب به لشکریان اموی فرمودند:[2] وَيْحَكُمْ ! أَ مَا فِيكُمْ مُسْلِمٌ؟ واي بر شما! آيا يك مسلمان ميان شما مردم نيست؟ فَلَمْ يُجِبْهَا أَحَدٌ بِشَيْ‏ء؛ ولي هيچ‌كس پاسخشان را نداد.[3]

آخرین حملات و ضربات دشمن بر پیکر مطهّر امام

[يا شايد بهتر باشد عرض كنم جور ديگري پـاسخ حضرت زینب سلام الله‌علیها را دادند! جايي كه خواهرشان ايستادند و نگاه مي‌‌كنند؛ نه، نه خواهر صبرش بيشتر است؛ احتمالاً حضرت زهرا سلام الله‌علیها هم به کربلا آمدند، پس در حالي كه مادرشان فاطمه زهرا سلام الله‌علیها و جدّشان پيغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نگاه مي‌‌کردند،] ملعوني به نام حُصَيْنُ بْنِ نُمَيْر تیری به دهان حضرت زد و  اَبُو عَیُّوبِ غُنَوی هم تیر دیگری به حلق مبارک حضرت زد.[4]

 زُرْعَةُ بْنِ شَرِيك نیز با شمشير به كتف حضرت زد و او را از بدن جدا كرد و امام علیه‌السلام هم او را با ضربه‌ای به درک فرستادند. ملعون ديگري(عَمْرَو بْنِ طَلحه جُعفی) ضربه‌اي به شانه امام زد. آن گاه صَالِح بْنِ وَهْب[5] به امام علیه‌السلام نزديك شد و با نيزه چنان به پهلوي امام زد كه حضرت با صورت به زمين افتادند. سِنَان بْنِ أَنَس[6] نيزه‌اش را در گلوي امام علیه‌السلام فرو برد و همين نيزه را از گلوي امام خارج كرد و در استخوان سينه ايشان فرو كرد. از هر طرف و با هر چيزي كه در دست داشتند حمله مي‌‌كردند.[7]

در همين اثناء تيري رها شد و به گلوي مبارك[8] حضرت خورد. امام علیه‌السلام نشستند و تير را بيرون كشيدند و دست مباركشان را زير گلو گرفتند، وقتی دستانشان از خون پُر شد، آن را به صورت و محاسن خود ماليدند و فرمودند: هَكَذَا أَلْقَى اللَّهَ مُخَضَّباً بِدَمِي مَغْصُوباً عَلَيَّ حَقِّي؛ اين چنين به ملاقات خداوند خواهم رفت كه به خون خودم خضاب شده‌ام و حقّم را غصب كرده‌اند. عُمَرِبنِ سَعد و شمر فرياد زدند: پس چرا ايستاده‌ايد؟ كار حسين علیه‌السلام را تمام كنيد؛  امّا كسي جرأت نزديك شدن نداشت.[9]

بالاخره شَبَتِ بْنِ رُبعِي با شمشير جلو قتلگاه آمد و امام علیه‌السلام نگاهي به او كردند؛ تن آن ملعون به لرزه افتاد و برگشت؛ سپس سِنَان بْنِ أَنَس آمد و شمشيرش را به گلوي امام گذاشت و گفت: به خدا قسم سرت را از بدنت جدا خواهم كرد! حال آنكه مي‌‌دانم تو پسر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم هستي و پدر و مادرت بهترين مردم هستند[10] و او هم با نگاه امام علیه‌السلام لرزه‌اي به جانش افتاد و از قتلگاه خارج شد و سوّمين نفر خَوْلِيُّ بْنِ يَزِيد بود كه وارد قتلگاه شد و او هم با نگاه امام علیه‌السلام لرزید و نتوانست كاري كند و در اين هنگام شمر سر رسيد و به او گفت خدا بازويت را قطع كند؛ چرا مي‌‌لرزي؟ سپس خود  وارد قتلگاه شد و سر از بدن مبارک حضرت جدا کرد.[11]

 

[1]. این فراز از سخنان حضرت زینب در ارشاد، الکامل فی‌التّاریخ،  منتخب التّواریخ و مقتل مقرّم نیامده و در تاریخ الامم والملوک، مَقْتَل خوارزمی،  تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ، مقتل جامع و تَجارِبُ الاُمَم  هم مختصرتر آمده است. ضمناً در دمعة الساکبه در ادامه این سخنان به نقل از ارشاد سخنانی ذکر شده در صورتی که آن سخنان در ارشاد در شب عاشورا ذکر شده است نه در این لحظه.

[2]. سخنان حضرت زینب با عُمَرِبنِ سَعد و لشکریان در لهوف و مقتل امام حسین نیامده همچنین خطاب قرار دادن دیگر لشکریان در تَجارِبُ الاُمَم، الکامل فی‌التّاریخ، تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ، بحارالأنوار، جلاءالعیون، تاریخ الامم والملوک، منتخب التّواریخ و ناسخ التّواریخ نیامده است.

[3]. تاریخ الامم والملوک ۵/۴۵۲؛ الارشاد ۲/۱۶۷؛ اللهوف ۱۰۸؛ الکامل فی‌التّاریخ ۱۱/۱۸۹؛ تَجارِبُ الاُمَم ۲/۸۰؛ قمقام ۴۶۰؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۲۶۴؛ بحارالأنوار۴۵/۵۴؛ جلاءالعیون ۵۷۸؛ نفس المهموم ۳۱۸؛ منتهي الآمال۴۶۶؛ مقتل امام حسین ۱۸۷؛ فیض العلام ۲۰۵؛ منتخب التّواریخ ۱۸۵؛ وقایع الأیام ۴۸۱؛ ناسخ التّواریخ ۵۰۲ ؛ مهیج الأحزان ۵۳۰ ؛ دمعة الساکبه ۴۴۶؛ مقتل مقرّم ۲۶۶؛ مقتل جامع ۱/۸۶۸ .

[4]. اَنْسابُ الاَشْراف ۳/۴۲۴؛ تاریخ الامم و الملوک ۵/۴۴۹؛  مناقب آل ابیطالب ۴/۱۱۱؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۳۲۲؛ قمقام ۴۶۱؛ بحارالأنوار ۴۵/۵۵؛ جلاءالعیون ۵۷۸؛ نفس المهموم۳۲۰؛ منتهی الآمال ۴۶۷؛ مهیج الأحزان ۵۳۱؛ دمعة الساکبه ۴۴۵؛ مقتل مقرّم ۲۶۲؛ مقتل جامع ۱/۸۶۸ . توضیحات: ضربه ابو عیوب غنوی در اَنْسابُ الاَشْراف، تاریخ الامم و الملوک و مقتل جامع نیامده است.

[5]. ضربه صالح بن وهب نیز در کتب تاریخ الامم والملوک، اخبارالطِوال، اَلبِدْءُ وَالتّاریخ، البِِدایَةوالنَّهایة، الکامل فی‌التّاریخ، الطبقات الکبری، تَذْکِرَةُ الْخَواص، تاریخِ حَلَبْ، کامل بهائی، مُرُوجُ الذَّهَب واعلام الوری نیامده است.

[6]. ضربه‌های سنان بن انس در کتب مقاتل الطالبیین، اخبارالطِوال، وقایع الأیام، کبریت احمر و ناسخ التّواریخ نیامده است. در الفتوح نیز تیر ذکر شده است و ضربه دوّمش (نیزه در سینه) فقط در کتب الفتوح، اللهوف، الطبقات الکبری، تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ، بحارالأنوار، مقتل مقرّم، منتهی الآمال، قمقام، مقتل امام حسین، دمعة الساکبه و مهیج الأحزان آمده است.

[7]. تاریخ الامم والملوک ۵/۴۵۳؛ الاخبارالطِوال ۳۰۴؛ مقاتل الطالبیین ۱۱۸؛ اَلبِدْءُ وَالتّاریخ ۲/۹۰۴؛ الفتوح ۵/۱۱۸؛ الارشاد ۲/۱۶۷؛ الکامل فی‌التّاریخ ۱۱/۱۹۰؛ الطبقات الکبری ۵/۱۰۴؛ روضة الواعظین۳۱۱؛ مُرُوجُ الذَّهَب ۳/۶۲؛ اللهوف ۱۰۹؛ مناقب آل ابیطالب ۴/ ۱۱۱؛ إعْلام الوَری ۳۵۰؛ مَقْتَل خوارزمی ۲/۴۰؛ تَذْکِرَةُ الْخَواص ۳۳۹؛ تاریخِ حَلَبْ ۱۵۳؛کامل بهائی ۶۲۹؛ البِِدایَةوالنَّهایة ۸/۱۸۸؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۳۲۲؛ جلاءالعیون ۵۷۸؛ بحارالأنوار۴۵/۵۴؛ مقتل مقرّم ۲۶۲؛ نفس المهموم ۳۱۹؛ منتهی الآمال ۴۶۶؛ مقتل امام حسین ۱۸۶ و۱۸۹؛ کبریت احمر ۲۲۰؛ ناسخ التّواریخ ۵۰۲ ؛ قمقام ۴۵۹و۴۶۱؛ مهیج الأحزان ۵۲۷ و۵۳۱؛ دمعة الساکبه ۴۴۵؛ وقایع الأیام ۴۸۲؛ مقتل جامع۱/۸۷۰ .

[8]. در نفس المهموم، مقتل امام حسین، مقتل خوارزمی، جلاءالعیون، مقتل مقرّم، قمقام و منتهی الآمال نوشته شده این تیر به سینه حضرت نشست و در واقع همان تیر زهر آلود به سینه حضرت را که ما قبل از شهادت عبدالله بن حسن گفتیم است و بعد جملات بعدی امام در آن لحظه آورده شده است. ضمناً سخنان شمر و عمربن سعد در بعضی از مقاتل نیامده است.

[9]. الفتوح ۵/۱۱۸؛ أمالی صدوق ۳۰/۱۶۳؛ مقتل خوارزمی ۲/۳۵؛ اللهوف ۱۰۹؛ بحارالأنوار۴۵/۵۵؛ جلاءالعیون ۵۷۷؛ منتهی الآمال ۴۶۴؛ نفس المهموم ۳۱۴؛  مقتل امام حسین ۱۸۵ و۱۸۷؛ مقتل مقرّم ۲۵۹و ۲۶۲؛ قمقام ۴۶۱؛ مهیج الأحزان ۵۳۱؛ دمعة الساکبه ۴۴۷؛ مقتل جامع ۱/۸۷۰ .

[10]. أمالی صدوق ۳۰/۱۶۳؛ اللهوف ۱۱۰؛ مُثیرُالأحْزان ۲۶۶؛ بحارالأنوار۴۵/۵۵؛ جلاءالعیون ۵۷۸؛ منتهی الآمال ۴۶۷؛          نفس المهموم ۳۲۰؛ قمقام ۴۶۳؛ مقتل جامع ۱/۸۷۲.

[11]. الارشاد ۲/۱۶۸؛ إعْلام الوَری ۳۵۰؛ روضة الواعظین ۳۱۱؛ تاجُ الْمَوالِید ۸۶؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۳۲۳؛  بحارالأنوار۴۵/۵۵؛ ناسخ التّواریخ ۵۰۳؛ منتهی الآمال۴۶۷؛ نفس المهموم ۳۱۹؛ دمعة الساکبه ۴۵۴. توضیحات: البته لازم به ذکر است که هر یک از ضربه های سنان بن انس، صالح بن وهب، زرعة بن شریک، حسین بن نمیر و ابو عیوب غنوی هم در شهادت سیّدالشهدا مؤثّر بوده است.البته با توجه به کثرت اسناد دسته اول تاریخی در معرفی سنان بن انس به احتمال قوی سنان با هم دستی یا دستور شمر این کار را انجام داده است.